امروز از دیروز گرد و خاک بیشتر بود
بشدت احساس تنگی نفس میکردم و با سرفه ریاضی درس میدادم
بچه ها اول اصلا سرفه نمیزدند اما وقتی متوجه سرفه های من شدند الکی سرفه میزدند صدای سرفه بچه ها بیشتر کلافه ام میکرد
ناچاراً دو تا سوال مشکل پای تخته نوشتم که بچه ها ذهنشون درگیر سوال ها بشه و من درس ندهم
زنگ بعد که اومدم کلاس باد شدیدی شروع شده بود و از لوله بخاری نفتی گرده های دوده را میاورد داخل کلاس
درب آهنی کلاس را گرفتم که باد نیاد داخل کلاس ( درب بدون قفل و دسته)
بچه ها میخواستند درب کلاس را بگیرند میترسیدم از دور توی این باد شدید چیزی به شیشه درب برخورد کنه و بچه ها صدمه ببینند
باد کمی آروم شد خودم را به دفتر مدرسه رساندم
خیلی عصبانی بودم گفتم زنگ بزنید اداره بی صاحب ما بگید چه وضعیتی داریم و کلاس ها را تعطیل کنید
مدیر گفت زنگ زدم و گفتن امکان نداره
خودم زنگ زدم اداره و وضعیت را گفتم
گفتند خب بخاری را خاموش کنید
گفتم خاموشه دوده از توی لوله بخاری با باد میاد توی کلاس
گفتند غیرقانونیه تعطیلی مدرسه و نمیشه و اگر تعطیل کنیم میریم زیر سوال
گفتم اشتباه گرفتم مثل اینکه شما باید برویدزیر علامت تعجب ، داخل پرانتز بشوید و .....
زنگ زدم فرمانداری ، استانداری، سازمان
اصلا این قضیه به هیچ جا ربط نداشت و من باید توی کلاس با اون بچه ها تا لحظه مرگ میموندیم
سقف مدرسه ما با سطح جاده یکی است ،یک مدرسه خیلی قدیمی و وقف شده زمان طاغوت
کاش مدیران ما کمی شجاعت داشتند
آخ ........